جدول جو
جدول جو

معنی هشت و چار - جستجوی لغت در جدول جو

هشت و چار
دوازده، کنایه از دوازده امام
تصویری از هشت و چار
تصویر هشت و چار
فرهنگ فارسی عمید
هشت و چار(هََ تُ)
دوازده امام. (یادداشت به خط مؤلف) :
خداوندا به حق هشت وچارت
ز مو بگذر شتر دیدی ندیدی.
باباطاهر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چشم و چار
تصویر چشم و چار
چشم، عضو حسی و بینایی بدن انسان و حیوان
فرهنگ فارسی عمید
(چِ مُ)
در تداول عامه گویند: چشم و چار درستی ندارد، گریه با این چشم و چار تو متناسب نیست، چشم و چارش بهم ریخته است
لغت نامه دهخدا
(کِ تُ)
کشت. زرع. فلاحت. حراثت. کشت و برز. (یادداشت مؤلف) : چون هفت سال سپری شدخدای تعالی باران فرستاد و چشمه ها و کاریزها آب گرفت و از زمین نبات برست و درختان برآمد و بار داد و کشت و کار جهان راست بایستاد. (ترجمه طبری بلعمی).
بکاریم دانه گه کشت و کار
سپاریم کشته به پروردگار.
نظامی.
چو در کشت و کار جهان بنگریم
همه ده کشاورز یکدیگریم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هََ تُ)
رازی گوید:جوی معروف است و منسوب به هند. ابومعاذ گوید: گیاهی است که با فواره مشابهت دارد. (از ترجمه صیدنه)
لغت نامه دهخدا
(هََ تُ چَ)
کنایه از هفت ستاره و چهارطبع. (از مؤید الفضلاء). کنایه از هفت سپهر و چهارعنصر. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(هََ تُ چَ / چِ مِ فَ لَ)
کنایه از دوازده برج فلک باشد. (غیاث)
لغت نامه دهخدا